سایبورگ ها از آنچه فکر می کنید به شما نزدیکترند!
احتمالا درباره Cyborgها شنیدهاید؛ موجوداتی خیالی، شبیه به انسان، که با داشتن اجزایی الکترونیکی و مکانیکی به قدرتی فراتر از یک انسان معمولی دست پیدا کردهاند. اما جالب اینجاست که به لطف پیشرفت تکنولوژی، آنها نه تنها دیگر خیالی نیستند بلکه روز به- روز بیشتر پای خود را به زندگی ما باز میکنند؛ مثلا همین امروز احتمالا چند تا از آنها را دیدهاید و حتی با آنان دست دادهاید. آنها باعث وحشت شما شدند؟ احتمالا نه چون حتی متوجه حضور آنان در محیط نشده بودید.
در ارائه ای تحت عنوان “بایوهکینگ و بدن متصل” که در نشست جهانی دانشگاه Singularity ایراد شد، “هانس شوبلاد” مخاطبان را از این موضوع آگاه کرد که ما در حال زندگی در عصر سایبورگها هستیم. شوبلاد، هم-بنیانگذار شبکه بایوهکر است؛ شرکتی غیرانتفاعی که هدف از ایجاد آن متحدسازی DIYبیولوژیستها، هکرها، هنرمندان اصلاح بدن و متخصصان سلامت و عملکرد برای پیشرفت در یکپارچه سازی بدن و ماشین میباشد.
شوبلاد می گوید سایبورگ هایی که امروز می بینیم شباهتی به نمونه های اولیه هالیوودی ندارند؛ آنها انسانهای معمولی هستند که با ادغام تکنولوژی با بدن خود سعی در بهبود یا نظارت بر روی ابعاد سلامتی خود داشته اند.
شوبلاد بیوهکینگ را به صورت پیاده سازی طرز تفکر هکرها درون سیستم های بیولوژیکی تعریف می کند. برخی از بیوهکرها برای گسترش مرزهای کارکرد بدن انسان، فراتر از آنچه طبیعت ارائه کرده، خود را سوژه آزمایش ها کرده اند.
سیستم های هوشمند مانیتورینگ انسولین، ضربان سازها، چشم های بیونیک و کاشت حلزون گوش همه و همه، با ارجاع به شوبلاد، نمونه هایی از بیوهکینگ هستند: “ما در دوره ای زندگی می کنیم که به لطف تکنولوژی می توانیم به ناشنوا شنیدن، به نابینا دیدن و به معلولین حرکتی راه رفتن ببخشیم”. او هم مانند افراد دیگر به ابعاد خطرناکی که در دل بیوهکینگ برای بشریت وجود دارد آگاه است اما همچنان معتقد است که می توان از آن برای ارتقا و بهبود کیفیت زندگی، در ابعاد گوناگون، استفاده کرد.
سلامتی، حوزه ای است که بیوهکینگ میتواند بزرگترین تاثیرات مثبت را روی آن بگذارد. علاوه بر سیستم های هوشمند مانیتورینگ انسولین و یا ضربان سازها، چندین تکنولوژی دیگر هم، در راستای بهبود سلامت و تسهیل دسترسی به اطلاعات مختلف از بدن، در حال توسعه می باشند.
“بلعیدنی”ها نوعی از قرص های هوشمند هستند که از فناوری Wireless برای نظارت بر واکنش های داخلی به داروها استفاده میکنند؛ این تکنولوژی به پزشکان برای تعیین دوز بهینه داروها و درمان های سازمان یافته در بیماران مختلف کمک می کند. بدن شما در مقایسه با خانواده، دوستان و… توانایی متفاوتی در جذب دارو دارد پس چرا نباید از درمانهای متفاوت برای سامانه هایی چنین یگانه استفاده کرد؟ در آینده کولونوسکوپی و اندوسکوپی می توانند جای خود را به دوربین های مینیاتوری قرص مانندی بدهند که کار جمع آوری و انتقال تصاویر را حین حرکت در لوله گوارش انجام می دهند.
“امنیت” دیگر حوزه ای است که دخالت بیوهکینگ در آن می تواند مفید واقع شود. یکی از مثال هایی که شوبلاد ارائه داد، شخصی سازی سلاح هاست؛ مثلا اگر مهاجمی به خانه شما حمله کرد، توانایی شلیک از تفنگ شخصی شما را ندارد زیرا ماشه اسلحه صرفا پس از تشخیص اثر انگشت شما حرکت می کند.
بیوهکینگ همچنین می تواند کارهای روزمره را ساده تر کند. در مثالی تاثیرگذار شوبلاد عملا نشان داد که چگونه چیپ NFC کاشته-شده در دست او زندگی اش را ساده تر از قبل کرده؛ این چیپ حاوی اطلاعاتی از همه چیز بود که او قبلا عادت داشت با خودش همه جا حمل کند: اطلاعات کارت بانکی و اعتباری، کارتهای ورود به ادارات و باشگاه، بیزنس کارتها و کارتهای تخفیف مشتریان وفادار. وقتی او در صف قهوه صبحانه قرار دارد یا هراسان در حال حرکت به سمت اداره است، بدون نیاز به اندکی تلاش برای پیداکردن کارت درست، و صرفا با تکان دادن دست، راه خود را باز می کند.
چیپهای NFC که حاصل تکامل سیستم قدیم و رایج تشخیص با فرکانس رادیویی (RFID) هستند، توسط چیپ دیگری فعال شده و مقادیر کوچکی از اطلاعات را بین خود جابجا می کنند و نیازی به اتصال Wireless ندارند. شوبلاد چیپ خود را کلیدی شخصی برای اینترنت اشیا می داند؛ راهی آسان برای او در جهت برقراری ارتباط با دستگاه های هوشمند و قابل اتصال اطراف او.
شوبلاد تنها کسی نیست که این نیاز به اتصال را حس میکند.
هنگامی که فرانک سوئین، نویسنده بریتانیایی حوزه علم، دریافت که تا مدتی دیگر شنوایی خود را از دست خواهد داد، تصمیم گرفت تا با دستکاری دستگاه شنوایی، خود را قادر به شنیدن Wi-Fi کند. سوئین نرم افزاری توسعه داد که خود را با میدان های ارتباطی بیسیم همطنین می کند و بواسطه سنسور Wi-Fi درون آن نام روتر، حالت رمزگذاری و فاصله از دستگاه را میتواند تشخیص دهد. این اطلاعات به رشته ای صوتی بدل میشود (بصورت سیگنالهایی که با فاصله ظاهر میشوند یا صدای “کلیک” مانندی ایجاد میکنند و یا سیگنالهای قوی که ID شبکه را بصورت یک ملودی تکرارشونده بیان می کنند). سوئین همه اینها را از طریق یک دستگاه ارتقا یافته کمک شنوایی می شنود.
رشته اطلاعات جهانی نیز میتوانند به تجربه ای حسی بدل شوند. هنرمند اسپانیایی “مون ریباس” با توسعه و نصب یک چیپ که به سامانه جهانی نظارت بر حسگرهای زمین لرزشی متصل است، بواسطه لرزش چیپ از وجود زمین لرزه در هرجای جهان با خبر می کند.
شما هم میتوانید حس متصل بودن به سیاره مان را تجربه کنید: North Sense یک “اندام حسی مصنوعی مستقل” می سازد که به بدنتان متصل می شود و به محض قرارگرفتن بدن شما در جهت شمال با لرزشی شما را از این مسئله آگاه می کند. شما با این قطب نمای داخلی هرگز گم نخواهید شد.
کاربردهای بیوهکینگ احتمالا طی سالیان آتی دستخوش توسعه خواهند شد، ضمن پرکاربرد شدن برخی از آنها نسبت به سایرین. اما سوالات انکارناپذیر اخلاقی در طی توسعه و استفاده این فناوری مطرح است. دست بردن در طبیعت تا چه حدودی عاقلانه است و چه کسی توانایی تعیین این حدود را دارد؟
اکثر ما احتمالا 10 دقیقه اضافه صف ایستادن یا استفاده مکرر از اپلیکیشنهای نقشه را به کاشتن یک چیپ درون بدنمان ترجیح می دهیم. حتی فکرکردن به اینکه مجرمان برای دسترسی و کنترل اطلاعات شخصی ما باید با شکافتن پوستمان چیپ را از آن خود کنند به اندازه کافی وحشتناک است تا برای یک فرد عادی تهدیدات حاصل از این فناوری بر تمام مزایای آن سنگینی کند.
اما ممکن است اوضاع همیشه به این ترتیب نباشد. شایان ذکر است که مینیاتوری کردن تکنولوژی با سرعت بالایی ادامه خواهد یافت، و با ادامه این روند از میزان تهاجمی بودن آنها کاسته شده و بر میزان کاربردی بودن آنها افزوده میشود. حتی همین حالا هم افرادی هستند که از بیوهکینگ سود جسته بطوری که احتمالا شما همین امروز صبح گذرتان به چند سایبورگ خورده!